گشت و گذار در چهارباغ های اصفهان

گشت و گذار در چهارباغ های اصفهان

ترجمه انگلیسی را اینجا بخوانید

آبروی زنده رود از دیده ام ریزد بخاک

خاطر افسرده هرگه یاد اصفاهان کند

وری از یاران و محرومی زسیر چهارباغ

سخت دشوار است بر عاشق خدا آسان کند 1

در اواخر قرن هفدهم میلادی/ دوازدهم هجری، میرزا رکن الدین مقیم کاشان نامه ای به دوست خود در اصفهان نوشت گویای دلتنگی خویش برای شهر اصفهان، لذت بودن در کنار دوستانش و گشت و گذار در خیابان چهارباغ. در پاسخ، آقا منصور سمنانی برای او نامه ای فرستاد که راهنمای او برای گردش در اصفهان و گشت و گذار در بازارها، باغها و دیدار مردمان شهر بود. در این نامه، او تأکید کرد که میرزا رکن الدین باید شهر را به ترتیبی که او توصیه کرده ببیند و به هیچ وجه از آن منحرف نشود. نگاشته شده به نثر و نظم، این راهنما برای آن بود که دلتنگی میرزا رکن الدین را با تصوری از گردش در اصفهان و دیدن مکانها و افراد مختلف در زمانهای تعیین شده رفع کند2.

اما این نامه چه چیزی درباره فضاهای شهری اصفهان و به ویژه فعالیت و تجربه راه رفتن در شهر را آشکار می کند؟ خانم کاترین بابایان در کتاب اخیرش این نامه را راهنمایی برای آموزش ادب مدنیت با توجه به زمینه همجنسگرایی در اصفهان قرن هفدهم که هنجارهای رفتاری و مذهبی ترویج داده شده توسط دولت صفوی را زیر سوال می برد، توضیح داده است. در این نوشتار برآنم که بر فعالیت راه رفتن و گردش در شهر به مثابه ایده طراحی شهری تأکید کنم که در قلب این اکتشاف شهری و مواجه ی فردی با شهر در نامه ی آقا منصور سمنانی است (تصویر ۱).

تصویر ۱. چهارباغ صفوی، ۲۰۱۲ء. ویکی مدیا.

اصفهان، شهری مرکزی در ایران، در دوران شاه عباس اول و در سال ۱۵۹۱ ء پایتخت حکومت صفویه شد و فعالیت های جدید معماری در این دوره شهر قرون میانه را به یک پایتخت تماشایی اوایل مدرن تبدیل کرد. قصرهای پادشاهی، باغها، میدانی وسیع و خیابان به دقت طراحی شده ی چهارباغ، به همراه عناصر شهری دیگر اصفهان جدید را در قرن هفدهم مشخص می کردند. جانشینان شاه عباس بزرگ نیز در گسترش این پروژه شهری با افزودن قصرهای کنار رودخانه ، باغهای سلطنتی و محلات مسکونی مشارکت کردند.

محققان اخیرا به جنبه های فضایی اصفهان صفوی پرداخته و نشان داده اند که چگونه، علاوه بر جایگاه اصفهان به مثابه یک شهر سلطنتی و پایتخت پارسی-شیعی صفویان، طراحی شهری اصفهان زبان فضایی جدیدی برای فعالیت های روزمره ی ساکنان اصفهانی به وجود آورد. خیابان چهارباغ یکی از این فضاهای شهری بود که اصفهان را از شهرهای مشابه اش در قرن هفدهم متمایز می کرد (تصویر ۲). علاوه براستفاده از طرح چهارباغی برای طراحی باغها در اصفهان، نام چهارباغ همچنین برای این خیابان درختکاری شده (به طول ۱۶۵۰ متر) که با سردر باغها و جوی های آب روان و باغچه ها تزیین شده بود به کار برده شد. این خیابان مسیری بین دو باغ سلطنتی جهان نما و هزار جریب و برای گردش عموم مردم آزاد بود. گرچه سیر تطور طرح چهاربخشی از باغ به خیابان چهارباغ کاملا مشخص نیست، توصیفات و تاریخهای معاصر حکایت از تأثیر این فضای جدید شهری بر پویایی اصفهان اوایل مدرن و تجربه زیسته ی ساکنان این شهر دارد.

تصویر ۲. کرنلیس د. بروین، خیابان چهارباغ صفوی، سال ۱۷۰۴ء. ویکی مدیا.

تجربه فضایی تأثیرگذار این خیابان به وفور در سفرنامه های سیاحان پس از قرن هفدهم میلادی ذکر شده است. با این وجود، تاریخ این عنصر مهم شهری در اصفهان بین دوره صفوی (۱۷۲۲ -۱۵۰۱ء) و پهلوی (۱۹۷۹ -۱۹۲۵ ء) توجه اندکی را به خود جلب کرده است. این عدم توجه اغلب به خاطراین پیش فرض است که در قرن هجدهم و پس از سقوط صفویان شهر اصفهان که دیگر پایتخت سلطنتی نبود رو به افول رفت. پرسش این جا است که چه بر سر اصفهانی که از نظر فضاهای شهری اثرگذار و پویا بود در دوره پساصفوی آمد. آیا اصفهان و اصفهانی ها تجربه فضایی خیابان چهارباغ را در سده های پساصفوی فراموش کردند؟ چگونه عمل گشت و گذار در خیابان چهارباغ توسط نسل های بعد در اصفهان درک شد؟

تصویر ۳. بلشوف اگرانویچ، "نقشه شهر اصفهان با توضیحات،" منتشر شده در اسناد تصویری شهرهای ایرانی در دوره قاجار، تهران ۲۰۰۰ء. دایره های سفید پراکندگی پروژه های صدر اصفهانی را در راستای چهارباغ ها و در ارتباط با چهارباغ صفوی نشان می دهند (خطوط و علایم روی نقشه توسط نگارنده مشخص شده اند).

یکی از نقاط مهم و کلیدی برای رجوع به شهرسازی و معماری پساصفوی فعالیت های معماری محمد حسین خان صدر اصفهانی (۱۸۲۳ -۱۷۵۸ء) است که خود اهل اصفهان بود و بعدها به حکومت این شهررسید. با بررسی شهرسازی و معماری اصفهان در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، این نوشتار نشان می دهد که صدر اصفهانی عمل گشت و گذار در خیابان را به عنوان طرحی برای آبادانی و احیا کردن اقتصادی و شهری اصفهان به کار برد. او بانی ساخت سه چهارباغ فتح آباد، امین آباد، و حسین آباد طوقچی بین سالهای ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۹ در شرق خیابان چهارباغ صفوی و به موازات آن بود (تصویر ۳). نه تنها صورت و طرح چهارباغ صفوی به چهارباغ های صدر اصفهانی شکل داد، بلکه تجربه فضایی چهارباغ به مثابه یک فضای شهری به عنوان نشانه های توسعه و آبادانی تحت حکومت صدر اصفهانی مورد تأکید واقع شد. به عنوان یک بانی آگاه و آشنا با فعالیت های شهری مرتبط با راه رفتن و گردش در چهارباغ، صدر اصفهانی پروژه های شهری و معماری خود (شامل مدارس، سقاخانه ها، بازارها، باغها و غیره ) را در راستای محور این چهارباغها ساماندهی کرد (تصویر ۴). جایگیری و قرارگیری خاص این عناصر شهری نشانگر نقش محوری ایده چهارباغ در تداعی گذشته ی باشکوه اصفهان بود که مجموعه شهری صدر اصفهانی را، که در محوری به موازات محور چهارباغ صفوی قرار گرفته بود، با ایده چهارباغ درآمیخت (تصویر ۵).

تصویر ۴. سردر ورودی مدرسه صدر خواجو در خیابان چهارباغ فتح آباد (خواجوی امروزی)، ساخته شده توسط محمد حسین خان صدر اصفهانی، حدود سال ۱۸۰۰ء. عکس از نگارنده، ۲۰۱۵ء.

تصویر ۵. عکسی از چهارباغ فتح آباد، اواخر قرن نوزدهم.، اصفهان، از آلبومخانه کاخ گلستان، تهران.

تصمیم صدراصفهانی در انتخاب فرم چهارباغ برای احیای اصفهان استراتژی یک مدیر شهری با تجربه بود. او در پستهای مختلف شهری قبل از رسیدن به مقام حکومت اصفهان در دوره ی فتحعلی شاه کار کرده بود. در حالیکه تهران پایتخت قاجاریان و فتحعلی شاه (۱۸۳۴ -۱۷۹۷ء) بانی فعال هنر و معماری بود، هیچکدام از پروژه های تحت حمایت شاه نشانی از توجه به ایده ی چهارباغ نداشتند. با این وجود، صدر اصفهانی، یک حاکم محلی، این ایده را راهکاری ضروری برای گردهم آوردن نیروهای پراکنده ی اجتماعی و اقتصادی اصفهان در یک فرم منسجم شهری یافت. با نامیدن یکی از چهارباغ هایش، فتح آباد (اشاره به نام فتحعلی شاه)، او سعی در احیا و بازنمایی حضور غایب پادشاه در اصفهان پس از سقوط شهر در دوره ی صفوی داشت.

برای جاودان ساختن میراثش، صدر اصفهانی دستور به تألیف مدایح الحسینیه (در ستایش حسین) یا تذکره ی باقی داد که در واقع مجموعه ای بود از اشعار شاعران معاصر در مدح او و تلاشهای معماری و مرمتی او در اصفهان و شهرهای دیگر. جدای از ماهیت تمدیحی این اثر، شعرهای جمع آوری شده در این مجموعه تجربه های حسی و لذتهای جمعی که مردم اصفهان دراین چهارباغ های جدید و بناهای مجاور تجربه کردند را آشکار می کند. شاعران این خیابانها را فضاهایی پر از هیاهو و آمد و شد پیر و جوان در طی روز و شب توصیف کرده که نشاط و لذت این بهشت زمینی را تجربه می کنند. حتی در یک مورد، شاعر به وضوح نشاط، سرزندگی و آبادانی اصفهان را به وجود چهارباغ های صدر اصفهانی در شهر نسبت می دهد (تصاویر ۶ و ۷).

تصویر ۶. خیابان چهارباغ فتح آباد (خواجوی امروزی)، ساخته شده توسط محمد حسین خان صدر اصفهانی، حدود سال ۱۸۰۰ء. عکس از نگارنده، ۲۰۱۵ء.

تصویر ۷. خیابان چهارباغ فتح آباد، عکس از نگارنده، ۲۰۱۵ ء.

با مقایسه این توصیفات شاعرانه با نقشه روسی اصفهان تهیه شده در سال ۱۸۵۱ء، می توان مشاهده کرد که چگونه طراحی و جایگیری عناصر شهری در کناره های این چهارباغ ها در تجربه فضایی ساکنان مؤثر بوده است. برای نمونه، سردر باغها که لبه های چهارباغ امین آباد را آراسته بودند و یا حوضها و فواره هایی تعبیه شده در این خیابان درختکاری شده می توانسته اند حواس مختلف را در حال پیاده روی در این چهارباغ برانگیزند. این خیابان همچنین شهر اصفهان را به قبرستان تخت فولاد که مرکز مراسم مذهبی شیعی بود متصل می کرد.

به خاطر موقعیت مکانی، چهارباغ های طوقچی و فتح آباد بیشتر در بافت اقتصادی، مذهبی و شهری ادغام شده بودند. درحاشیه چهارباغ فتح آباد مدرسه مریم بیگم و حمام خواجو در سمت شرقی و باغ تکیه در سمت غرب، ما بین دروازه حسن آباد و خواجو، قرار گرفته بودند. ازدروازه خواجو خیابان پهن تر شده و چهار خط درختکاری حدود راهها را مشخص می کنند. در سمت شرقی مدرسه خواجو، عمارت حاجی حسین، و باغ برج و در سمت مخالف حمام بیستون، کوشک باغ و باغ رمضانعلی دیده می شوند. سه حوض خواجو، رمضانعلی، و باغ برج عناصر آبی هستند که برای این چهارباغ طراحی شده اند.

طول چهارباغ طوقچی تقریبا هم اندازه چهارباغ امین آباد بود. براساس نقشه روسی، چهارباغ طوقچی خیابانی مستقیم با ساختمانهای متقارن در دو سمت، حوضهایی در مقابل سردر باغ ها و ساماندهی شده با خطوط درختان است. مسجدی درون باغی به اسم بابا سوخته و طراحی بنایی مشخص نشده در این باغ با باغ قورخانه قرار گرفته در آنسوی چهارباغ مطابقت دارد. در نقشه، پل طوقچی، قورخانه، عمارت کوچه خانه، باغ کوچه خانه، باغ چارسو، باغ مسجد بابا سوخته، حوض چهارباغ، دروازه طوقچی و بازار طوقچی دیده می شوند.

علی رغم مشابهت های صوری و اسمی با چهارباغ صفوی، چهارباغ های صدر اصفهانی بر روی مسیرهای موجود و قدیمی شهر ساخته شدند، روی محوری که به دو دروازه قدیمی و پیشاصفوی شهر ختم می شد. این محور ایجاد شده توسط چهارباغ ها در مسیر خود نقاط تاریخی صفوی و پیشاصفوی شهر را به هم متصل می کرد. این محور همچنین به صورت بصری و نمادین بر جایگاه اصفهان در شبکه اقتصادی، مذهبی و سیاسی جدید قرن نوزدهم ایران تأکید می کرد. علاوه بر باغ ها —بازارها، مدارس، مساجد، سقاخانه ها، غیره –در کنار این چهارباغ ها هویتی غیر پادشاهی و شهری به این خیابانها داد. به جای میدان، در این زمان خیابان و فعالیت آشنای اجتماعی راه رفتن (سیر و گردش در خیابان) برای گسترش و بازسازی سرزندگی شهری اصفهان برگزیده شد.

تصویر ۸. پل خواجوی اصفهان (پل حسن آباد) بر روی زاینده رود که چهارباغ فتح آباد را به چهارباغ امین آباد وصل می کرد. این پل در زمان شاه عباس دوم ساخته شد و صدر اصفهانی در زمان ساخت چهارباغ های جدیدش در قرن نوزدهم به تعمیر و مرمت آن پرداخت. عکس از نگارنده، ۲۰۱۵ء.

اگر به مسأله دلتنگی و بیقراری میرزا رکن الدین برای گردش در چهارباغ اصفهان برگردیم، می توان تصور کرد که تداوم چنان حساسیت های شهری می توانست به شکل دهی تجربه شهری اصفهان در قرن هجدهم و نوزدهم نیز بیانجامد. شهر اصفهان از طریق تجربه فضایی چنین فضاهای شهری بود که در یادها ماند. برای اصفهانی ها، اصفهان خلاصه ای بود از تجربه های فضایی مشترک در فضاهای شهری، نه صرفا پایگاهی برای دستاوردهای پادشاهی شاه عباس اول و یا حتی مکانی برای مرگ فتحعلی شاه قاجار. صدر اصفهانی به خوبی این نکته ساده را درک کرده بود و مفهوم چهارباغ را به عنوان راهی برای ارتباط با تجربه ی مشترک شهری اصفهانی ها تشخیص داد که بعدها اصفهان را به سوی ساختار خیابان محور شهرسازی مدرن در ایران سوق داد.

استناد

[1] آقا منصور سمنانی، "دستورالعمل سیر اصفهان،" نگاشته شده در اواخر قرن هفدهم میلادی، چاپ شده در فرهنگ ایران زمین، (تهران، ۱۳۵۰)

[2] این رقعه به عنوان نمونه ای از شهرآشوب دسته بندی شده است، شیوه ای ادبی به نظم و نثرکه به توصیف مردمان، اشیاء و محیط مصنوع در شهرها می پردازد.

La Abstracción es un Privilegio

La Abstracción es un Privilegio

مشاعر ذات حدة، الجزء الثاني: تاريخ مَمحِيّ

مشاعر ذات حدة، الجزء الثاني: تاريخ مَمحِيّ